در مرگ من نماز وحشت بخوان
اگر خود دچار این مراسم اجباری
که مرگ من پایان جهان است
عبور پرستو بر پهنه تویم
سقوط واپسین برگ از پیچک یک دیوار
بر لبانم گل سرخی بگذار
تا طعم بوسه های تو با من باشد
آن دم که استوار
از جاده های تفته دوزخ می گذرم
در مرگ من بخند
که خنده های تو را دوست می داشتم
به جهانی که در آن گریستن ساده ترین عادت انسان ها ود.
گفتی : دوستت می دارم
تا روئینه شوم
نه آغاز و نه انجام
مرگ من اتفاق ساده ای است
به مانند عطسه اضطرابی در غروب واپسن روز زمستان
که تبلور سبز بهار را خبر می دهد.
تو جاودانگی منی
حرارت دستانت
بی نیازم می کند از تمام هیمههای حلب نشین کوچه های شهر
به اشاره ات زمستان رنگ می بازد
و رنگین کمان بهاری
از پیراهنم سر می زند!
آن سوی عشق چنین است
مرگ
آغاز بهار است
شعر زیبایی بود . گاهی فکر می کنم مرگ هم خاطره عاشقانه ای است . اما خاطره ای که اشک به چشم می آورد . انگار زاده عشق است و جدایی !
چون زبانی تیره و طولانی و غمناک..
شاید مرگ چنین باشد .رقص کولی در باد....
سلام خوبی؟ وب زیبایی داری. به دفتر عشق هم بیا منتظر حضور گرمت هستم... شاد باشی و پیروز. یا حق
یک پنجره رو به به آفتابم باز است/ چشمم به نهایت تو در پرواز است/ پایان مرا به مرگ می خواند عشق/این مرگ برای من آغاز است.
سپاس که آمدید.
پا جای پای آبی ات میگذارم تا من هم آسمانی باشم.
ـــ تا آسمان نمیرد پرواز کن ـــ
اتاتاالالاااابب
یک پنجره رو به آسمانم باز است/چشمم به نهایت تو در پرواز است
سپاس که آ مدید.
پا جای پای تو میگذارم تا من هم آ سمانی باشم
ـــــ تا آسمان نمیرد پرواز کن ـــــ
منتظر حضور آبی شما هستم.
من اپم خوشحال میشم ببینمت .
تو بارانی به خیال تو چترم را شکستم پس ببا ر تا خیس تو باشم.
---- تا آسمان نمیرد پرواز کن ----
در مرگ من بخند ... اما . مردن اتفاق ساده ای نیست . برای من نیست . مردن هر کس به چشم نمی آد می آد ؟.... منو غافلگیر کردی . کولاک بود .
سلام
راستش می خواستم با گله شروع کنم اما خب می گن لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ...
یک ماهی میشه با خونه جدیدم شرح پریشانی هامو می نویسم.
شرح پریشانی هایی که از اندیشه اهورایی برخاسته. همون اندیشه ای که پاییز ۸۳ رو برام رقم زد.
قبلا برات کامنت گذاشته بودم که بیای و شرح پریشانی هامو بخونی. اما...
خب عیبی نداره
امیدوارم شاد باشی همیشه و زیر سایبان پاییز
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
یاد پاییز ۸۳ بخیر...
دوست داشتی سری به شرح پریشانی هام بزن.
خوشحال میشم
...و همیشه پایان چیزی دلیل آغازی مجدد است و مرگ نیز دارای این قانون است/پیروز باشی
سلام . به روز هستم .
شاید....!
سلام
به متنت اضافه کن جا مونده:
و بر سر مزار من گل بیاور ولی پرپر نکن چون
پژ مرده شدهام ولی پرپر نشدم
بای