از شعر:(( به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد))
به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکر های طویلم بودند
به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
از فصلهای خشک گذر می کردند
از شعر: (( پنجره))
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه چاهی
در انتهای خود به قلب زمین می رسد
از شعر: (( تنها صداست که می ماند))
چرا توقف کنم، چرا؟
پرنده ها به جستجوی جانب آبی رفتند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت: فواره وار
و در حدود بینش
سیاره های نورانی می چرخند
زمین در ارتفاع به تکرار می رسد
وچاههای هوایی
به نقبهای رابطه تبدیل می شوند
از شعر: (( تولدی دیگر))
سهم من پایین رفتن از یک پله متروک است
و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست
سلام
بلاگ قشنگی داری
دست ما رو هم بگیر
سلام خوبی باحال ما چشمون شور نیست ولی برای وبلاگت یه اسفندی چیزی دود کن خیلی باحاله
به من سر بزن بد نمیگزره خوشحال میشم
موفق باشی برای همیشه ...
***************************
خشمگین و مست و دیوانه ست
خاک را چون خیمه ای تاریک و لرزان بر می افرازد
باز ویران می کند زود آنچه می سازد
همچو جادویی توانا ، هر چه خواهد می تواند باد
پیل ناپیدای وحشی باز آزاد است
مست و دیوانه
بر زمین و بر زمان تازد
کوبد و آشوبد و بر خاک اندازد
چه تناورهای باراو مند
و چه بی برگان عاطل را
که تکانی داد و از بن کند
خانه ازبهر کدامین عید فرخ می تکاند باد ؟
لیکن آنجا ، وای
با که باید گفت ؟
بر درختی جاودان از معبر بذل بهاران دور
وز مسیر جویباران دور
آِیانی بود ،مسکین در حصار عزلتش محصور
آشیان بود آن ، که در هم ریخت ، ویران کرد ، با خود برد
آیا هیچ داند باد ؟
۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸
http://ghasregham.blogfa.com/ >>>>وبلاگ 2 من
با تبادل لینک چه طوری
به امید اینکه وقتی در آستانه فصلی سرد می ایستی ٬ زنی تنها نباشی ...
امیدوارم زنی تنها در آستانه فصلی سرد نباشی .
من هم به روز هستم .
اولین تپشهای عاشقانهات رو تبریک میگم ! امیدوارم آفتاب هم به تو سلامی دوباره بکنه !!
سلام! به تو سلام
سلام،خیلی خوشحالم که دوباره مینویسی.
در اولین فرصت مفصل تر مینویسم واسه ات.
پاینده باشی
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب میشود...........!!