چه جهل مقدسی است آنگاه
که انسان بعد از سالها رنج و تکاپو
می فهمد که هنوز هیچ نمی فهمد
و چه علم نامقدسی است وقتی که
خدا در متن آگاهیهای انسان نباشد
ادامه...
بسم الحق آنکه مشترک باشد ، و مومن به حقیقت اشتراک . چون مورد نظر دوست واقع شود . به یقین موجود خواهد بود ، بی نیاز از منت شبکه . که موجود و وجود و واجب الوجود همه اوست . نتیجه آنکه : مشترک مورد نظر موجود می باشد . حق نگهدار
...و آنانی که هم واژه عشقند همیشه هستند حتی در دورترین کوچه های بی کسی/ و گراهام بل نیز عاشق بود برای شنیدن نوای یک دوست حتی صدای فوت یک آشنا /پیروز باشی
همسفر در این زمانه که دل آدمی به آهنی رنگ باخته چه می توان کرد...دوستی ها هم دگر رنگ خویش باخته اند...بارها و بارها به جرم اینکه عاشق گذشته های ساده و صمیمی می شوم گذشته پرستم می خوانند....اما چه ترس از این ننگ آری من عاشق گذشته های ساده ام...همسفر تو نیز از سخنت بر می آید که خسته و فسرده از بازی واژه ها فریادی پشت سکوتت نهفته داری ....فریاد کن آن سکوت شکسته در گلو را که سخن عصیان شنیدنش لذت دارد....گرمی قلبت و شادی لبت همه آرزویم ...تا همیشه
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام همشهری.......
خوشم میاد همیشه up هستی قشنگ بود موفق باشی.
همان دلهره های همیشگی! شعر قشنگ بود.
اگر پنهانش کنی چه؟نگرانی از نفله شدن هاست!
با شعری دیگر به انتظار نگاهی تازه!
مریم جان مرسی به خاطر کارت
میگن مستی گناهه!
هر کز تو می گریزد با دیگری خوش است
هر کز تو می رمد به کسی دارد او قرار
بیهوده در تکاپوی او نباش که رد عبورت را بر زندگی ندید می گیرد. دنیای مجازی زندگی مجازی می اورد و دردهای واقعی
نمی دانم !
مریم نازم ...اگر پرت و پلا می گویم ببخشای بر من..
منم دلتنگم..
هم دلتنگم هم دلگیر از خیل نا مردمی ها که می بینم...
ببخش...
مشترکی که یه هر وقت خواست در دسترس باشه و هر وقت نخواست در دسترس نباشه همون بهتر که هیچ وقت در دسترس نباشه!
من هستم همیشه...حتی اگه بمیرم بازم هستم و فقط تغییر بعد دادم...
ترانه م نمیاد که به روز کنم
در مورد متنت هم بگم که کاش همیشه همه مشترکا در دسترس باشن خصوصا مشترک اصلی...
به همت تو ساقی..
بسم الحق
آنکه مشترک باشد ، و مومن به حقیقت اشتراک . چون مورد نظر دوست واقع شود . به یقین موجود خواهد بود ، بی نیاز از منت شبکه . که موجود و وجود و واجب الوجود همه اوست .
نتیجه آنکه : مشترک مورد نظر موجود می باشد .
حق نگهدار
...و آنانی که هم واژه عشقند همیشه هستند حتی در دورترین کوچه های بی کسی/ و گراهام بل نیز عاشق بود برای شنیدن نوای یک دوست حتی صدای فوت یک آشنا /پیروز باشی
همسفر در این زمانه که دل آدمی به آهنی رنگ باخته چه می توان کرد...دوستی ها هم دگر رنگ خویش باخته اند...بارها و بارها به جرم اینکه عاشق گذشته های ساده و صمیمی می شوم گذشته پرستم می خوانند....اما چه ترس از این ننگ آری من عاشق گذشته های ساده ام...همسفر تو نیز از سخنت بر می آید که خسته و فسرده از بازی واژه ها فریادی پشت سکوتت نهفته داری ....فریاد کن آن سکوت شکسته در گلو را که سخن عصیان شنیدنش لذت دارد....گرمی قلبت و شادی لبت همه آرزویم ...تا همیشه