شبهای روشن

آنها کجایند

آنها که می آمدند و می رفتند

افسانه خیابان می شدند

باد را بر می افروختند

خاک را متبرک میکردند

راه درازی انگار طی شده است

این قصه

کودکان بسیاری را شاید به خواب برده باشد.

قصه همیشه از دل تاریکی

از دل شب

آغاز می شده است....

این شعر را هانیه توسلی در فصلی از فیلم زیبای شبهای روشن که برداشتی آزاد از کتابی به همین نام از قئودور داستایوسکی است میخواند.با کلامی زیبا و عاشقانه...و چشمهایی غرق در انتظار شنیدن صدای پایی از دل تاریکی و سرما....شهای روشن را حتما ببینید.و اگر شاعر شعر را میشناسید برایم بنویسید.پاینده و ماندگار باشید.

نظرات 17 + ارسال نظر
آرش 23 آبان 1384 ساعت 02:27 ب.ظ

بزرگی می گفت آتش گل رو می پزه و درد نوشته رو///
من که با اون شدیدا موافقم

عسل 23 آبان 1384 ساعت 06:12 ب.ظ http://ssevenn.blogsky.com

سلام
زیبا بود...موفق باشی و سربلند و در پناه حق

ضرب در صفر 23 آبان 1384 ساعت 06:38 ب.ظ http://ivar59.blogfa.com

گاه که پنجره رو به باغ میگشایم همیشه فصلش به کلاغ میخورد اما ............ امروز پنجره رو به گلی شکفت که خود
فصلیست
سپاس که به وبلاگم سر زدی .

((تا آسمان نمیرد پرواز کن ))

hesam 23 آبان 1384 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.pantheon.blogfa.com

مخسبید..مخسبید دگر وقت صبوح است..

دجال 24 آبان 1384 ساعت 01:22 ب.ظ http://ehsab.persianblog.com

از باز آمدنت مسرورم همسفر....و چه زیبا نقل کرده ای از این شاعر گمنام...هر که که بود گوییا سخت دل تنگ بود...همسفر نقل قول از کسی گفتن نیز هنر می خواهد و من دستانی که چنین مبارک گلچین می کند را سپاس می گویم و از گفته هایت چشمی از سر دل تنگی روشن می کنم... متاسفانه من آگاهی از نام این شاعر ندارم اما از دوستانم که دستی در شعر و شاعری دارم حتمان سراغ می گیرم تا شاید کمکی کرده باشم...همسفر دلت شاد،لبت پر خنده،معشوقت به کام....تا همیشه

دجال 24 آبان 1384 ساعت 01:24 ب.ظ http://ehsab.persianblog.com

بـدین تــرانـه غــم از دل بـدر تـوانی کــرد.... نگارشی تازه دارم اگر گناه کاری به نزدم بیا http://ehsab.persianblog.com

سولماز 24 آبان 1384 ساعت 03:03 ب.ظ http://yazlar.persianblog.com

باهات موافقم شبهای روشن خیلی خوشگله ،مخصوصا شعر هاش.شعرهای تو هم خیلی خوشگلند.موفق باشیو عاشق.

سام 24 آبان 1384 ساعت 06:08 ب.ظ http://weblog.samsalek.com

زیبا بود ...

[ بدون نام ] 25 آبان 1384 ساعت 12:37 ق.ظ http://dastmalesefid.blogspot.com

salam,e mailet ro mikhastam,khasta,m dar morede bazi mataleb mail bezanam vasat vali nabod,dost dashti behem bede mailet ro
arghavan

[ بدون نام ] 25 آبان 1384 ساعت 12:52 ق.ظ http://dastmalesefid.blogspot.com

dele man hami dad gofti govahi
k ebashad mara rozi az to jodai
vali har che khahad residan be mardom
bar an del dahad har zamani govahi
man in roz ra dashtam chashm az in gham
nabodast ba roze man roshanai
be jorme che randi mara az dele khod
gonaham nabodast joz bigonahi
bedin zodi az man chera sir gashti
negara bedin zod siri cherai?
ke danset kaz to mara dir baiad
be chandan vaf ainhame bivafai
sepordam be to del nadaneste bodam
bedin gone pabande jor o jafai

م 25 آبان 1384 ساعت 06:01 ب.ظ http://maholivem.blogfa.com

سلام دوست من.شبهای روشن منو هم با دیالوگاش با خودش تا ددددددووووووووووووررررررررررر ترها برد.به امید دیدار

hesam 26 آبان 1384 ساعت 09:53 ب.ظ http://www.pantheon.blogfa.com

کارستانی از این دست، که از آن دست، به جای است..

صبا 27 آبان 1384 ساعت 10:57 ق.ظ http://kouli.blogsky.com

پس نکند دل من سیاه است و تاریک...
یا شاید چشمهایم......!!!

ایلیا 27 آبان 1384 ساعت 02:14 ب.ظ http://ealia.mihanblog.com

زیبا بود .

راهی 28 آبان 1384 ساعت 02:56 ب.ظ http://insooansoo.blogfa.com

بسم الحق

این قصه خیلی از آدم بزرگ ها را هم به خواب برده است ؛
و خیلی از آدمهایی را که ادعای بزرگی داشته اند . شاید برای همین باشد که امروز شهر پر است از خوابگردهایی که از بزرگی فقط ادعایش را دارند .

سلام یار موافق ؛ ممنونم از حضور مهربان و همواره ات .
آب و رنگ جدید خانه ات بسیار زیباست . خوشحالم که شور و نشاط زندگی در سطر سطر نوشته هایت جریانی دوباره دارد .

حق نگهدار

هانا 29 آبان 1384 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.sokooot.blogsky.com

آن افسانه ای که کودکی ام برایشکابوسش بود...افسانه ی نگاه آنی بود که از دور می آید و شاید دیر!!!!!

من عاشق این فیلم هستم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد