آنها کجایند
آنها که می آمدند و می رفتند
افسانه خیابان می شدند
باد را بر می افروختند
خاک را متبرک میکردند
راه درازی انگار طی شده است
این قصه
کودکان بسیاری را شاید به خواب برده باشد.
قصه همیشه از دل تاریکی
از دل شب
آغاز می شده است....
این شعر را هانیه توسلی در فصلی از فیلم زیبای شبهای روشن که برداشتی آزاد از کتابی به همین نام از قئودور داستایوسکی است میخواند.با کلامی زیبا و عاشقانه...و چشمهایی غرق در انتظار شنیدن صدای پایی از دل تاریکی و سرما....شهای روشن را حتما ببینید.و اگر شاعر شعر را میشناسید برایم بنویسید.پاینده و ماندگار باشید.
بزرگی می گفت آتش گل رو می پزه و درد نوشته رو///
من که با اون شدیدا موافقم
سلام
زیبا بود...موفق باشی و سربلند و در پناه حق
گاه که پنجره رو به باغ میگشایم همیشه فصلش به کلاغ میخورد اما ............ امروز پنجره رو به گلی شکفت که خود
فصلیست
سپاس که به وبلاگم سر زدی .
((تا آسمان نمیرد پرواز کن ))
مخسبید..مخسبید دگر وقت صبوح است..
از باز آمدنت مسرورم همسفر....و چه زیبا نقل کرده ای از این شاعر گمنام...هر که که بود گوییا سخت دل تنگ بود...همسفر نقل قول از کسی گفتن نیز هنر می خواهد و من دستانی که چنین مبارک گلچین می کند را سپاس می گویم و از گفته هایت چشمی از سر دل تنگی روشن می کنم... متاسفانه من آگاهی از نام این شاعر ندارم اما از دوستانم که دستی در شعر و شاعری دارم حتمان سراغ می گیرم تا شاید کمکی کرده باشم...همسفر دلت شاد،لبت پر خنده،معشوقت به کام....تا همیشه
بـدین تــرانـه غــم از دل بـدر تـوانی کــرد.... نگارشی تازه دارم اگر گناه کاری به نزدم بیا http://ehsab.persianblog.com
باهات موافقم شبهای روشن خیلی خوشگله ،مخصوصا شعر هاش.شعرهای تو هم خیلی خوشگلند.موفق باشیو عاشق.
زیبا بود ...
salam,e mailet ro mikhastam,khasta,m dar morede bazi mataleb mail bezanam vasat vali nabod,dost dashti behem bede mailet ro
arghavan
dele man hami dad gofti govahi
k ebashad mara rozi az to jodai
vali har che khahad residan be mardom
bar an del dahad har zamani govahi
man in roz ra dashtam chashm az in gham
nabodast ba roze man roshanai
be jorme che randi mara az dele khod
gonaham nabodast joz bigonahi
bedin zodi az man chera sir gashti
negara bedin zod siri cherai?
ke danset kaz to mara dir baiad
be chandan vaf ainhame bivafai
sepordam be to del nadaneste bodam
bedin gone pabande jor o jafai
سلام دوست من.شبهای روشن منو هم با دیالوگاش با خودش تا ددددددووووووووووووررررررررررر ترها برد.به امید دیدار
کارستانی از این دست، که از آن دست، به جای است..
پس نکند دل من سیاه است و تاریک...
یا شاید چشمهایم......!!!
زیبا بود .
بسم الحق
این قصه خیلی از آدم بزرگ ها را هم به خواب برده است ؛
و خیلی از آدمهایی را که ادعای بزرگی داشته اند . شاید برای همین باشد که امروز شهر پر است از خوابگردهایی که از بزرگی فقط ادعایش را دارند .
سلام یار موافق ؛ ممنونم از حضور مهربان و همواره ات .
آب و رنگ جدید خانه ات بسیار زیباست . خوشحالم که شور و نشاط زندگی در سطر سطر نوشته هایت جریانی دوباره دارد .
حق نگهدار
آن افسانه ای که کودکی ام برایشکابوسش بود...افسانه ی نگاه آنی بود که از دور می آید و شاید دیر!!!!!
من عاشق این فیلم هستم .