حمید مصدق را با دفتر آبی؛ خاکستری سیاهمی شناسیم. زیبا می نویسد بخوانیم:
میان این برهوت
این منم من مبهوت
بیا بیا برویم
به آستانه گلهای سرخ در صحرا
و مهربانی را
ز قطره قطره باران ز نو بیاموزیم
بیا بیابرویم
به سبزه زار که گسترده سینه در صحرا
بیا که سبزه آندشت را لگد نکنیم
و خواب راحت پروانه را نیاشوبیم
گیاه تشنه لب دشت را به شادابی
ز آب چشمه شراب شفا بنوشانیم
بیا بیا برویم
و مهربانی خود را به خاک عرضه کنیم
که دشت تشنه عشق است و شهر بیگانه
بیا بیا برویم
که نیست جای من و تو
کهجای شیون نیز
نه سوز سرما اینجا
که خشمی آتش وار
به شاخه سر نزده هر جوانه
می سوزد
نه پر گشود پرنده در اوج در پرواز
که شعله های غضب جوجه پرستو را
درون بیضه به هر آشیانه می سوزد
تمام مرتجعان غول گول دنیایند
همیشه سد بلندی به راه فردایند
بیا بیا برویم
که در هراس از این قوم کینه توزم من
و سخت می ترسم
که کار را به جنون
و مهربانی ما را به خاک و خون بکشند
چگونه می گویی
به هر کجا که رویم آٍمان همین رنگ است
بیا بیا برویم
آه من دلم تنگ است
بیا بیا برویم
کجاست نغمه عشق و نسیم آزادی
در این کویر نبینم نشان آبادی
نشانه شادی
دلم گرفت از این شیوه های شدادی
بیا بیا برویم
خوشا رستن و رفتن
به سوی آزادی
سلامهمشهری.وب قشنگی داری مخصوصا تلفیق رنگ بسیار
شاعرانه است.باز هم سر بزن خوشحال میشم .بهروز
سلام ممنون که آمدید تا یادم نرفته اجازه میدهید که شما رو لینک کنم؟
برهوتی شده ام در منم هروز طوفان خودم در خویش.
من همیشه به دیدن وبلاگ شما میام فقط یه خواهش کوچیک از شما دارم اگه دست رسی دارید شعرای روز وبیشتر بزنید استفاده میکنم .
من با تو ترانه باران میخوانم ومیخندم برای تو با لبان گل سرخ .
به تازگی سفری به اهواز دارم . اگه ممکنه انجمن های ادبی اونجارو به من معرفی کنید سپاس گذار میشم.
بازهم به خاطر شعر زنده یاد نجدی ممنونم.
--- تا آسمان نمیرد پرواز کن ---
سلام درود بر شما با این انتخاب
سلام دوست عزیز با شعر اواز خسته تقدیم به خالق یوز پلنگانی که من دویده اند به روزم منتظر دیدار شما
سلام وبلاگ خوبی داری موفق باشی به من هم سر بزن خوشحالم میکنی
به امید دیدار تا بعد
سلام عزیز ممنون که صدایم را نوشتی.
من بعد آخرین امتحانم خواهم آمد.
ایمیل منم اینه
www.ivar59z@yahoo.com
همیشه چراغت را بر کلبه می اویزم.
چترم را بسته ام تا خیس تو باشم نگو که امشب فقط ابری ام.
عزیز تلخ نباشی.
در مورد لینک اجازه دارم؟
--- تا آسمان نمیرد پرواز کن ---
و سخت می ترسم
که کار را به جنون
و مهربانی ما را به خاک و خون بکشند
.....
از شوخی بگدریم ارزش کار تو در همین نترسیدن هاست واین نقطه ی قوت توست منظور من خود نوشتن است وگرنه ما خود از آن معلم های گروه چهاده هستیم!باز هم سر بزن!
عرضه کردن مهربانی دیریست یخ بسته چه برسه به خاک ... شعر زیبایی بود لذت بردم .. آزاد باشی