عصیان کرده ام...

نامت ارحم الراحمین است. بر بلندای دیگر شعر های من و بر بام سکوت و دلتنگی هایم .اسم تو  نورالسماوات و الارض  است .توی تاریکی دنیایم تو روشنایی آسمانی میان اینهمه ستاره و خورشید و ماه. اسم تو اول است اولین خواننده دفترهایم تویی و تو آخر هم هستی .چراغ آسمان را تو روشن نگه می داری .هیچ وقت خوابت نمیگیرد. نام تو فتاح است .قفل های بسته دلم را تو باز میکنی. دلم را پر میکنی از نور. پر میکنی از خنده.تو تواب هستی.روزی هزار بار پشیمان می شوم.و تو قطره قطره اشک هایم را میبینی و لبخند می زنی.شنیده ام که تو سمیع هستی و بصیر. و راست می گویند انگار ...لابد آرامش بعد از دلتنگی هایم را تو خواسته ای. صدایم را شنیده ای. نام تو ظاهر است و باطن.بیرون را می بینی. درون را می شنوی. نام تو حی است. تا تو هستی. نفس هست و درخت هست.چشم هست و ایمان هست. زندگی هست با نام تو. نام تو رب است. تو خدایی. خود خدایی تو.درون همه هستی و هیچ کس بدون تو نیست...........پس چرا؟ کدامین آدم بی تو((به راستی آدم ؟؟؟)) توانست یکبار دیگر همشهریان مرا جان بگیرد؟ خدایا...عصیان کرده ام...تو ببخش...روز به روز سقوط....روزبه روز انفجار....روز به روز مرگ....چه بر سر خوزستان...سرزمین من آمده....خدایا.............

پ.ن: صبح دیروز یکبار دیگر شهر من قربانی داد. بانک سامان و اداره منابع طبیعی اهواز به دست افراد ناشناس!!!! منفجر شد.

نظرات 7 + ارسال نظر
ف-م 5 بهمن 1384 ساعت 10:51 ق.ظ http://aramedel.blogsky.com

سلام دوست عزیز

خبر خیلی بدی بود. خیلی متاسفم و بهتون تسلیت می گم

به امید روزی که خدا برای هیچ کس غم و مصیبت نیاره...
یاحق...

آرزو 5 بهمن 1384 ساعت 10:52 ق.ظ http://zendegi-e-sagi.persianblog.com


اینجا ایران است... ایران! این نکته را فراموش نکن عزیزم! کشوری که خودش برای خودش مرگ می تراشد...

تنها 5 بهمن 1384 ساعت 11:08 ق.ظ http://www.ebad.blogsky.com

گفت به اندازه ی ستاره های آسمان دوستت دارم
به آسمان نگریستم ابری بود
وبت قشنگه
مثل خودت بیا پیشم واست حرف دارم

وحید نجفی 5 بهمن 1384 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.vahid-najafy.blogfa.com/

سلام ... ناخوانده آمدم ... و تالبته آیا باید تسلیت بگم ؟ باید هم دردی کنم ؟ ...تنها سکوت می کنم که ... سلام یعنی خداحافظ

هانا 7 بهمن 1384 ساعت 02:55 ب.ظ http://www.sokooot.blogsky.com

سلام عزیزم.واقآ ناراحت شدم.توی مطب دندون پزشکی بودم که شنیدم....امید وارم روزی برسه که ایران ما بشه اونی که بود...پاک...رنگین..مهربان و امن
توی این درگیری ها مواضب خودت باش عزیزم
شاد باشی

صبا 7 بهمن 1384 ساعت 09:52 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

........
چه گویمت........
چه را توان گفتن هست؟
خاموش بنشینم به!

مریم از هیچستان 8 بهمن 1384 ساعت 09:06 ق.ظ

سلام. به همه مهربانانی که دلشان میلرزد از انفجار های گاه و بی گاه. من خوبم. میبینید که به روز شده این هیچستان ...فقط آمدم برای تشکر از همراهی شما...تک تک خدمت خواهم رسید در خانه های مجازیتان. علیرضا شهبازی عزیز...آقای شاعر...ممنون و سپاسگذارم از کامنت پر از مهربانیت. به خاطر امانتداری در لیست کامنت ها نیست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد